رسيدن خبر آزادسازي خرمشهر به گردان
از چگونگي سلامتي و حال سرهنگ2 فردوسي فرمانده گردان اطلاع نداشتيم. مرخصيها هنوز لغو بود. تعداد زيادي از پرسنل بيش از مدت 70 روز بود كه به مرخصي نرفته بودند. در غياب فرمانده گردان، من علاوه بر مسئوليت افسر عمليات مسئوليت معاون گردان را نيز داشتم.
بالاخره در تاريخ 3/3/61 خبري مسرتبخش از راديو جمهوري اسلامي ايران شنيده شد. خبري كه تمام ملت ايران را شاد كرد. خبر آزادي خرمشهر، خبر نابودي دشمن و سيل عظيم اسراي عراقي كه به مرز 19 هزار نفر ميرسيد. خبر انهدام وسايل زيادي از دشمن، خبر وسايل اغتنامي زياد و خبر شكست فاحش دشمن، همه رزمندگان در منطقه غرق شادي و سرور شدند و هنگام شب همه از فرط خوشحالي تيراندازي هوائي كردند كه منظره جالبي را به وجود آورده بود.
پس از 65 روز كه در منطقه مشغول عمليات مداوم بوديم، بالاخره مرخصيها آزاد شد و من به مرخصي اعزام شدم. اكثر نظاميان و مردم فكر ميكردند كه ديگر جنگ تمام شده و قرارداد صلح به زودي امضاء خواهد شد، ولي آنچه مسلم بود جنگ خاتمه نيافته بود.
شكل 14: شماي استقرار گردان 220 تانك در منطقه جفير
وضعيت جنگ و منطقه پس از آزادسازي خرمشهر
پس از پايان عمليات بيتالمقدس، يگانها دراين منطقه به حالت پدافندي درآمدند، استعداد يگانهاي بسيج مردمي سپاهپاسداران تقليل يافت و تقريباً مسئوليت پدافند منطقه به عهده يگانهاي ارتش قرار گرفت.
پس از سه سال، فرصتي به دست آمد تا به اتفاق چند نفر از پرسنل به منطقه عملياتي هويزه برويم. پيكر پاك بيشتر شهداي آن زمان پيدا شده بود كه بعضيها فاقد مشخصات لازم جهت شناسايي بودند.
همه تانكها وتجهيزات خودي كه در داخل كرخهكور در عمليات هويزه به جا مانده بودند، توسط دشمن تخليه شده بود. به غير از دو دستگاه كه گفته ميشد يك دستگاه آن مربوط به شهيد ستوان افشار بود. چهره نوراني وي را هيچ وقت فراموش نميكنم. شهيد ياد شده كه يكي از فرماندهان گروهان گردان 201 بود و در شب تك مورخه 15/9/59 از من درخواست لودر ميكرد كه برای تانكهاي خود سنگر ايجاد کند كه متأسفانه لودر مذكور نيز مورد اصابت توپ دشمن قرار گرفت و منهدم شد، شهيد افشار از من خداحافظي كرد و فرداي آن روز شهيد شد. هنوز يونوليتهاي سبز جعبه مهمات ها كه در روز 16/10/59 روي زمين ريخته شده بود، آثارش باقي بود.
بازديد از شهر هويزه
هويزه را بازديد كرديم، منطقهاي كه هيچوقت از ذهن پرسنل لشكر 16 زرهي پاك نخواهد شد. شهر هويزه، شهر كوچك و زيبائي بود كه توسط نيروهاي بعثي به تل خاكي تبديل شده و فقط مسجد جامع آن سالم بود. ديگر از مدرسه و بازار و خانههاي هويزه اثري نمانده بود. آيا تاريخ، اين جنايات صدام را فراموش خواهد كرد؟
اوضاع منطقه پس از آزادسازي خرمشهر
در اين زمان انعكاس جهاني عمليات بيتالمقدس و به ويژه فتح خرمشهر در صدر اخبار و گزارشات و تفسيرهاي سياسي و نظامي رسانههاي گروهي جهان قرار گرفت.
در تاريخ15/3/61 رژيم اشغالگر اسرائيل تجاوزات گستردهاي را از زمين و هوا در جنوب لبنان آغاز كرد و روز شانزدهم خردادماه جنوب لبنان را اشغال نمود، چند روز بعد رژيم بعثي عراق به بهانه آمادگي براي مبارزه با اسرائيل اكثر زمينهاي اشغالي ميهن اسلامي را تخليه و در خطوط مرزي مستقر گرديد و بطور يك طرفه اعلام آتشبس نمود.
لازم به ذكر است كه عقبنشيني عراق يك عقبنشيني كامل به پشت خط مرز نبود بلكه عليرغم تبليغات رژيم بعثي، پارهاي از نقاط سركوب را كماكان در اختيار نگه داشته و در بعضي از مناطق هم جلوتر از خط مرز و داخل خاك ج.ا.ا بود در حقيقت ميتوان گفت كه عراق با عقبنشيني و اميد به آتشبس درصدد برآمده بود كه از انهدام بيشتر نيروهاي خود جلوگيري نمايد.
بررسي علل شكست عراق در عمليات بيت المقدس
به نظر ميرسد ضرورت دارد كه مختصري به علل شكست عراق در عمليات بيت المقدس اشاره کنيم[1].
1ـ نقاط برجسته و ضعف نيروهاي دشمن:
الف ـ نقاط برجسته:
- آرايشات دفاعي و تحكيم بسيار عالي مواضع و بهرهگيري از موانع طبيعي و مصنوعي
- كارآيي بسيار خوب يگانهاي مهندسي
- تحرك بسيار خوب متجاوز
- عملكرد نسبي و آموزش خوب يگانهاي زرهي
- اجراي پاتكهاي سريع مكرر و سنگين برعليه نيروهاي تكور
- توانائي در اجراي آتشهاي سنگين و طولاني جنگافزارهاي سنگين و مصرف بيدريغ مهمات
- جايگزيني تجهيزات منهدم شده، آماد سريع وسايل و تجهيزات و مهمات
- بمبارانهاي شديد هوائي
ب ـ نقاط ضعف:
- پائين بودن روحيه و ايمان و عدم ميل و انگيزه براي جنگيدن
- تمايل به اسارت و فرار
- كارآيي ضعيف پياده نظام دشمن
- از هم پاشيدگي سريع سيستم كنترل و فرماندهي متجاوز در مقابل هجومهاي توأم با غافلگيري
- ضعف در مقابل تهديدهاي جناحي
- عدم دقت در بمبارانهاي هوائي
- اتكاء بيش از حد به خاكريزها و مواضع پدافندي كه با ايجاد اولين رخنه در آن نيروهاي متجاوز دست از مقاومت و پايداري ميشستند.
2ـ نقاط برجسته و ضعف نيروهاي ايراني
الف ـ نقاط برجسته:
- سرعت در طرحريزي و آمادگي و آغاز عمليات.
- برتري عددي پياده نظام خودي نسبت به دشمن.
- تجربه و ورزيدگي يگانهاي پياده در رزم شبانه، عبور از موانع و ميدانهاي مين، نفوذ در مواضع دشمن، رزم نزديك و توانائي جسماني بسيار خوب.
- ورزيدگي در استفاده از جنگافزارهاي انفرادي ضدتانك.
- اطلاعات تقريباً كافي از دشمن با بهرهگيري از اسراء، عكسهاي هوائي و ساير عوامل كسب اطلاعات.
- داشتن اطلاعات كافي از زمين با شناسائيهاي عملي دقيق از نزديك.
- انگيزه و ايمان فوقالعاده رزمندگان براي درهم شكستن متجاوز
- روحيه تهاجمي چشمگير در رزمندگان به ويژه نيروهاي بسيج مردمي.
- استقرار نيروهاي دشمن با فاصله زياد از كرانه غربي رودخانه كارون در يك جبهه به عرض 40 كيلومتر.
- كمكهاي بي دريغ مردمي، جهادسازندگي، امكانات و مقدورات سازمانها، نهادها و ارگانهاي دولتي و ملي.
- نتيجه كلي كاربرداصول جنگ دراين عمليات به شرح زير:
- اصل هدف، اصل آفند، اصل مانور، درحد مطلوب.
- اصل تمركز قوا، اصل صرفهجويي در قوا، اصل غافلگيري در سطح خيلي خوب
- اصل تأمين، اصل وحدت فرماندهي و اصل سادگي در حد متوسط(قابل قبول)
12. بكارگيري توان رزمي در سطح مطلوب
ب ـ نقاط ضعف:
- عدم رعايت اقدامات تأميني خصوصاً تأمين ارتباط و مخابرات.
- نداشتن يگانهاي زرهي آماده و كاملاً مجهز به عنوان احتياط.
- اصل وحدت فرماندهي به نحو مطلوب در ردههاي پائين انجام نگرفت.
- در حين هدايت عمليات اجراي دستورات با مشكلاتي مواجه بود، كه در نهايت به اصل سادگي خدشه وارد ميكرد.
- ضعف آموزشهاي حفاظتي و اطلاعاتي نيروهاي خودي
- عدم رعايت انضباط و قواعد اختفاء و استتار و پراكندگي(پدافند غير عامل)
- هماهنگي و كنترل عمليات مطلوب نبود.
منبع: از هویزه تا آتش بس، نوجوان، امرالله، 1388، ایران سبز، تهران
[1] – تحليل عمليات بيتالمقدس تأليف سرتيپ2 ستاد نصرتالله معينوزيري
انتهای مطلب