دو فروند بالگرد بر فراز منطقة ملهپلنگانه، قوريقلعه، منصورآقا و قشلاق به پرواز درآمد و سرگرد دهقان به اتفاق خلبانان محور را شناسايي نموده و آنان پس از شناسايي به پايگاه هوانيروز مراجعت نمودند. ستون بدون هيچگونه مشكلي و برخورد با دشمن، اما با احتياط مناطق پرپيچ و خم كمينگاهها را پيموده و به سمت پاوه روانه شد. اينبار تأمين مسير به وسيلة پستهاي ثابت برقرار شده بود و ديگر خبري از ضدانقلاب در مسير نبود. در گردنة ملهپلنگانه ديدگاه ديدهباني و اتاق استراحتي احداث شده بود. ارتباط آن با پستهاي قوريقلعه و منصورآقا برقرار بود و پاسداران محلي در اين گردنة مهم و ساير پستهاي كنترلي از جمله تازهآباد و شمشير مستقر شده و كنترل داشتند. يك دسته تانك نيز در گردنة شمشير مستقر شده و كنترل دو راهي مزيدي ـ شمشير به سمت تازهآباد را به عهده داشت. عصر آن روز وارد پاوه و محل استقرار گردان 182 شديم اما يگان پيشبيني غذا و جيرة افراد گردان ما را نكرده بود و پرسنل خسته و كوفتة گردان 139 متوسل به كنسروهاي همراه خود شدند و ناچار شديم به سرعت آشپزخانههاي صحرايي را فعال نموده و تا غروب عدس پلويي تهيه كنيم. سرهنگ قائمي كه افسري مقرراتي، حساس و سختگير بود و همكارانش او را خشن و عصبي معرفي ميكردند، در آن ايام آثار خستگي و فشار روحي ناشي از مشكلات عديدة خدمتي در چهرهاش هويدا بود. ايشان در سمت فرماندهي گردان 182 اقدامات و هماهنگيهاي لازم را با سرگرد دهقان به عمل آورد تا تعويض يگانها شروع شود. در آن زمان يك گروهان از گردان 182 در مجاورت روستاي مزيدي مستقر شده بود كه تأمين محور پاوه ـ باينگان را برقرار ميكرد و اين مأموريت به دنبال پاكسازي اين محور و مركز بخش باينگان از وجود ضدانقلاب به آن گروهان واگذار شده بود.
گفته ميشد به دنبال تعويض گردان 139 در اواخر اسفندماه سال 58، يگان زرهي جايگزين ما با همكاري پاسداران محلي و نيروهايي از ژاندارمري پاكسازي محور باينگان را در فروردين ماه آغاز و پس از درهم كوبيدن مقاومتهاي پراكندة عناصر ضدانقلاب وارد آن بخش گرديده بود و بعد از متواري شدن عناصر ضدانقلاب يك دستة رزمي از نيروهاي ارتشي مأمور از لشكر 81 با همكاري پاسداران محلي باينگان تأمين مركز بخش را برقرار نموده بودند. به هر حال ابتدا هيچ يك از فرماندهان گروهانهاي پياده گردان 139 به علت بياطلاعي از شرايط مزيدي داوطلب پذيرش مسئوليت آنجا نشدند، اما پس از اينكه من اعلام آمادگي كردم سروان نقدي هم داوطلب شد. به دستور فرمانده گردان، گروهان يكم براي استقرار در مزيدي انتخاب گرديد. گروهان دوم در اطراف پاوه در سه نقطة (كليانشرقي، ارتفاع مشرف به كليان غربي، سنگر و ديدگاه قديمي شمال پاوه كه بر فرمانداري، سپاه و نيروي انتظامي اشراف داشت) مستقر گرديد. گروهان سوم به صورت احتياط در محل قبلي خود بين پاوه و نورياب و نزديك ستاد گردان مستقر و يكي از گروهانهاي گردان 182 را تعويض نمود. سروان عبدالحمید رزاقي يكي از فرماندهان گردان 182 طبق معمول كمي شوخي كرد و خوشحال از اينكه آنها را تعويض مينموديم ما را دعا كرد و راجع به وضع موجود اطلاعاتي به من داد.
منبع: عبور از سیروان، سرتيپ2 ستاد علي عبدي بسطامي ، ۱۳۹1، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب