بلافاصله پس از استقرار در فوليآباد برابر دستورات صادره مسئولان گروهان همراه با اركان ستاد گردان از منطقه جلاليه و ابوحميظه واقع در 5 كيلومتري سوسنگرد شناسائي به عمل آوردند.
در آن ايام دشمن تا حوالي اهواز پيشروي كرده و شهر سوسنگرد هم دائماً زير آتشهاي مستقيم و يا توپخانههاي دشمن قرار داشت.
تجهيزات، قدرت آتش و ادوات زرهي دشمن نسبت به نيروهاي ما برتري داشته ولي برتري نسبي هوائي با نيروهاي ايراني بود.
برابر طرح قرار بود كه لشكر 16 كه مدتها به عنوان احتياط نزاجا بوده، يك تك هماهنگ شده[1] به صورت مانور رخنهاي[2] در منطقه جلاليه و حميديه اجرا کند، ولي پس از شناسائي هاي دقيق مشخص شد كه منطقه هويزه آزاد است و لشكر ميتواند تك خود را به صورت مانور احاطهاي (يك طرفه)[3] انجام دهد.
البته اطلاعات مشروح و كاملتر در سطح گردان به بالا بوده و ما فرماندهان گروهان به طور غير رسمي از اطلاعات مذكور با خبر ميشديم. به هر حال تيپ 1 زرهي سريعاً با تانكبرها (خودروهاي ماز) به منطقه هويزه حركت كرد.
عمليات آفندي نصر(هويزه)
يك هفته پس از ورود ما به هويزه كه استقرار يگانها كاملاً تكميل نشده بود به گردان ابلاغ شد فردا بايستي به جلو برويم. البته روز قبل كه ما در حال شناسائي بوديم، اولين هليكوپتر دشمن را كه به سمت ما تير اندازي نمود رؤيت كرديم. مسئله را به خوبي درك نميكرديم و نميدانستيم كه «جلو برويم» يعني چه؟ و منظور چيست؟ به هر حال 3 ساعت قبل از شروع تك متوجه شديم كه گروهان يكم در داخل گردان 185 ميبايست يك تك هماهنگ شده انجام دهد و درست نيم ساعت قبل از شروع عمليات يعني ساعت9:30 مورخه 15/10/59 دستور عملياتي گردان توسط رئيس ركن سوم گردان 185 (سرگرد فكور[4]) ابلاغ شد. در دستور عملياتی لشکر اين عمليات به نام نصر بود.
يكي از معايب عمده عمليات مذكور اين بود كه فرماندههان گروهان به طور كامل و مشروح از چگونگي تك اطلاع نداشتند.
تك هماهنگ شده تيپ 1 زرهي قزوين با 2 گروه رزمي[5] در خط (گروه رزمي 201 تانك سمت راست و گروه رزمي 185 سمت چپ ) و گروه رزمي 220 به عنوان احتياط در ساعت 10 صبح مورخه 15/10/59 آغاز گرديد (شكل شماره 1).
شكل 1: شماي منطقه عملياتي لشكر 16 زرهي در عمليات هويزه
آتش تهيه[1] يگانهاي خودي به شدت مواضع دشمن را زير آتش گرفته و يگان ها با يك نظم و انضباط خاص و دقيق به طرف دشمن پيشرويكردند. البته فراموش كردم كه در نوشتارم ذكر كنم شب تك، فرمانده تيپ سرهنگ جمشيدي در حال بررسي و شناسائي از منطقه، زمين خورده و به علت برخورد سرش به نفربر مجروح و به بيمارستان اعزام شده بود. بنابراين در روز تك نتوانست شركت نمايد.
تانكهاي ما با قدرت و شدت تمام به سمت تانكهاي دشمن تيراندازي کرده و آنها را مورد هدف قرار ميدادند. در يك لحظه يكي از نفربرهاي دسته پياده كه به گروهان ما مأمور بود مورد اصابت گلوله تانك دشمن واقع و آتش گرفت و تعدادي مجروح و شهيد شدند.
هواپيماهاي خودي مناطق دشمن را بمباران ميكردند. شبكه بيسيم گروهان و گردان بسيار شلوغ و بي نظم بود. ارتباط تعدادي از تانكها قطع شده و در اثر فرياد براي ارسال و دريافت پيام در شبكه بيسيم، صدايم كاملاً گرفته بود. به ياري خداوند هدف اوليه در ساعت 15 كاملاً تصرف و نيروهاي زيادي از دشمن كشته و بيش از800 نفر از نيروهاي دشمن توسط يگانهاي لشكر 16 اسير گرديدند. دشمن كاملاً غافلگير شده و تجهيزات، ادوات زرهي، و توپخانه زيادي را در منطقه به جا گذاشته و فرار كرده بود. خوشحالي زايدالوصفي حكمفرما گرديده بود زيرا از ابتداي حمله دشمن به خاك ج.ا.ا[2] اين عظيمترين پيروزي براي نيروهاي خودي بود. از طريق لشكر به هر گروهان يك دستگاه بلدوزر جهت ايجاد سنگر واگذار شده بود.
اولين باري بود كه پس از سالها مطالعه و ديدن دورههاي دانشكده افسري، مقدماتي و عالي عملاً صحنه نبرد را تجربه و لمس ميكرديم و با چشمهاي خود منظره سوختن نفرات دشمن در داخل تانكها و خودروها، مجروحين جنگي، اسراي دشمن، غنائم و وسايل زياد به جا مانده از دشمن را كه هر كدام درسي براي ما بود ميديديم. با تلاش يكي از سربازان گروهان، يك دستگاه لودر دشمن را كه در منطقه بود روشن نموده و جلو هر تانك چند بيل خاك به منظور حفاظت آن ريخته شد.
خدمه تانكها و نفرات پياده به علت بيتجربگي و خوشحالي و سرور بيش از حد در منطقه پراكنده شدند. گروهان با مشقت تمام آنها را جمعآوري و سازمان پدافندي اتخاذ نمود. شب از فرط خستگي و بيخوابي لحظهاي در تانك فرماندهي كنار بيسيم پي آر سي 77 چرت زدم. معاون گردان 185 سرهنگ 2 الماسي فر[3] مسئول تداركات، اعم از آب و جيره و مهمات بود ولي نامبرده آنروز به علت شدت آتش و كمبود خودرو نتوانست به موقع مهمات مورد نياز تانكهاي ما را از بنه رزمي[4] به جلو بفرستد. به ناچار فردا صبح با خواهش از فرمانده گردان 220 وي به مهماتدار گردان دستور داد تا نسبت به تأمين كسري مهمات ما اقدام کند. مهماتدار گردان با يك دستگاه خودرو اورال[5] مهمات تانكها را به جلو آورده و در يك وضع نامناسب و با عجله آنها را روي زمين ريخته و به عقب برگشت و متأسفانه تعداد زيادي از مهمات و خرجها در داخل جعبه ها بود كه خدمه تانكها زير آتش شديد دشمن آنها را از داخل جعبه ها خارج کرده و بار مبناي[6] تانكها را تجديد ميكردند كه البته اين امر را با غر و لند زياد اجرا ميكردند و تمام اين مشكلات مربوط به نداشتن تجربه خصوصاً در صحنه واقعي نبرد بود.
منبع: از هویزه تا آتش بس، نوجوان، امرالله، 1388، ایران سبز، تهران
1. تك به معني حمله است. تك هماهنگ شده (تك بافرصت) تكي است عليه مواضع پدافندي معمولاً سازمان يافته و آراسته شده دشمن كه با برخورداري از اطلاعات كافي و همه جانبه نسبت به مواضع دشمن و با مقايسه و سنجش توان رزمي طرفين و تجزيه و تحليل ساير عوامل مؤثر در رزم با طرحريزي قبلي وهماهنگي كامل انجام ميگردد (آئيننامه عمليات جلد يكم به شماره فني 2/01/3 م چاپ 79 تأليف سرتيپ2 ستاد نصرتاله معينوزيري)
2. مانور رخنهاي: زماني كه جناح يا جناحين دشمن آسيبپذير وقابل دسترس نباشد نيروي تكور با تمركز توان رزمي مؤثر در يك قسمت از جبهه به سرعت مواضع پدافندي مقدم دشمن را شكافته سپس ضمن نگهداري شانههاي رخنه شكاف ايجاد شده را توسعه داده و بالاخره هدفي را در عمق مواضع پدافندي دشمن تأمين مينمايد (آئيننامه عمليات جلديكم تأليف سرتيپ2 ستاد معين وزيري)
3. مانور احاطهاي: در مانور احاطهاي تك اصلي از درگيري عمده با مواضع پدافندي مستحكم دشمن اجتناب نموده و از پهلو يا پهلوهاي قابل دسترس يا از بالاي سر موانع مذكور عبور كرده و هدفي را در عقب مواضع پدافندي دشمن تأمين ميكند. انواع آن عبارتست از احاطه يك طرفه-دوطرفه-قائم (آئيننامه عمليات جلديكم صفحه 167 تأليف سرتيپ2 ستاد نصرتاله معينوزيري)
4. سرگرد فكور مدتي فرمانده گردان 185 پياده مكانيزه و بعدها با درجه سرهنگي بازنشسته شد.
5. چنانچه به يك گردان تانك يك گروهان پياده مكانيزه و يا به يك گردان پياده يك گروهان تانك اختصاص يابد آنها به صورت گروه رزمي ناميده ميشود.(نشريه دوره عالي زرهي).
6. آتش تهيه: تودهاي از آتشهاي پيشبيني شده است كه بر طبق برنامه زماني براي پشتيباني از تك اجرا ميشود. (فرهنگ واژههاي نظامي)
7. ج.ا.ا مخفف جمهوري اسلامي ايران ميباشد
8. سرهنگ 2 الماسي مدتي فرمانده گردان 176 پياده مكانيزه شد و بعدها با درجه سرهنگي بازنشسته شد.
9.. گردان درگير رزم 2 بنه دارد: الف ـ بنه رزمي شامل مهمات، سوخت، عناصر عمده تعمير و نگهداري، تانكر آب و پاسگاه امداد و تخليه كه پشتيباني خدمات رزمي فوري را در رزم براي گردان فراهم ميكند و معمولاً در نزديكي پاسگاه فرماندهي گردان گسترش مييابد(دانستني هاي زرهي) ب ـ بنه صحرائي: ساير اقلام لجستيكي مثل (اداري، آشپزخانه، باقيمانده دسته تعمير و نگهداري، مواد سوختي و خودروهايي از مهمات كه در بنه رزمي منظور نشده است و معمولاً در منطقه تيپ مستقر ميگردد. (دانستني هاي زرهي)
10. خودرو اورال، كاميونهاي سنگين بوده كه براي كشيدن توپخانههاي كششي سبك و حمل مهمات و بارهاي سنگين در يگانها به كار ميرود.
11. بار مبنا مقدار مهمات مجازي ميباشد كه با پرسنل و وسايل ترابري سازماني يك يگان حمل ميگردد و تعداد آن در مورد مهمات جنگافزارها برحسب تعداد ودر ساير موارد برحسب وزن تعيين ميشود(دانستني هاي زرهي)
انتهای مطلب